تـــنـــــــــــــــهـــایــــــــــــــــــــی
به وبلاگ مــــــــــن خوش آمدید

چند روز پيش پشت يک پرايد ديدم نوشته "رفيق بي کلک باجناق"
به احتمال زياد بنده خدا يا با باجناقش خيلي رفيق بود يا هم اصلا باجناق نداشت
امروزه اگر کمی بررسی دقیق بکنیم شاید نزدیک به 70 درصد (آمار رسمی نیست خودم تخمین زدم) خانواده ها دو بچه بیشتر ندارند. یک دختر و یک پسر.
یعنی چی ؟

یعنی بچه های این پسر و دختر نه عمو دارند و نه خاله.

یعنی اینکه روز به روز این مردم از هم بیشتر فاصله می گیرند. روابط زیبای خانوادگی یکی از شاخصه هایی است که ایرانی ها رو مخصوصا نسبت به کشورهای غربی متمایز می کنه. و با این وضع چه اتفاقی می افته؟

. . .


دیگه خبری از اینکه عقد دختر عمو پسر عموها رو توی آسمون ها بستن خبری نیست.

دیگه خبری نیست از اینکه خونه ی خاله از کدوم وره؟ از این وره یا از اون وره
یا آش کشک خاله اته بخوری پاته ، نخوری پاته

وقتی بچه ی اینهاخاله ای نداشته باشه پس باباشون هم چی ؟ باجناق نداره.

و پدیده ای به نام باجناق به تاریخ می پیوندد.




تاریخ: پنج شنبه 4 آبان 1391برچسب:باجاناخ,باجناق,آش کشک,خاله,
ارسال توسط رامین

هیزم شکنی مشغول قطع کردن یه شاخه درخت بالای رودخونه بود، تبرش افتاد تو رودخونه.
وقتی در حال گریه کردن بود، یه فرشته اومد و ازش پرسید: چرا گریه می کنی؟
هیزم شکن گفت: تبرم توی رودخونه افتاده.
فرشته رفت و با یه تبر طلایی برگشت و از هیزم شکن پرسید:”آیا این تبر توست؟”
هیزم شکن جواب داد: “نه”
فرشته دوباره…
به زیر آب رفت و این بار با یه تبر نقره ای برگشت و پرسید: آیا این تبر توست؟
دوباره، هیزم شکن جواب داد: “نه”.
فرشته باز هم به زیر آب رفت و این بار با یه تبر آهنی برگشت و پرسید: آیا این تبر توست؟
جواب داد: آره.
فرشته از صداقت مرد خوشحال شد و هر سه تبر را به اوداد و هیزم شکن خوشحال روانه خونه شد.
روزی دیگر هیزم شکن وقتی داشت با زنش کنار رودخونه راه می رفت زنش افتاد توی همان رودخانه. هیزم شکن داشت گریه می کرد که فرشته باز هم اومد و پرسید که چرا گریه می کنی؟ اوه فرشته، زنم افتاده توی آب.
فرشته رفت زیر آب و با جنیفر لوپز برگشت و پرسید: زنت اینه؟ هیزم شکن فریاد زد: آره!
فرشته عصبانی شد. ” تو تقلب کردی، این نامردیه ”
هیزم شکن جواب داد : اوه، فرشته من منو ببخش. سوء تفاهم شده. می دونی، اگه به جنیفر لوپز “نه” می گفتم تو می رفتی و با کاترین زتاجونز می اومدی.و باز هم اگه به کاترین زتاجونز “نه” میگفتم، تو می رفتی و با زن خودم می اومدی و من هم می گفتم آره. اونوقت تو هر سه تا رو به من می دادی. اما فرشته، من یه آدم فقیرم و توانایی نگهداری سه تا زن رو ندارم، و به همین دلیل بود که این بار گفتم آره




تاریخ: جمعه 14 مهر 1391برچسب:هیزم شکن,فرشته,
ارسال توسط رامین

جوانی با چاقو وارد مسجد شد و گفت :

بین شما کسی هست که مسلمان باشد ؟

همه با ترس و تعجب به هم نگاه کردند و سکوت در مسجد حکمفرما شد ، بالاخره پیرمردی با ریش سفید از جا برخواست و گفت :

آری من مسلمانم.

جوان به پیرمرد نگاهی کرد و گفت با من بیا ،

پیرمرد بدنبال جوان براه افتاد و با هم چند قدمی از مسجد دور شدند ، جوان با اشاره به گله گوسفندان به پیرمرد گفت که میخواهد تمام آنها را قربانی کند و بین فقرا پخش کند و به کمک احتیاج دارد .

پیرمرد و جوان مشغول قربانی کردن گوسفندان شدند و پس از مدتی پیرمرد خسته شد و به جوان گفت که به مسجد بازگردد و شخص دیگری را برای کمک با خود بیاورد.

جوان با چاقوی خون آلود به مسجد بازگشت و باز پرسید :

آیا مسلمان دیگری در بین شما هست ؟

افراد حاضر در مسجد که گمان کردند جوان پیرمرد را بقتل رسانده نگاهشان را به پیش نماز مسجد دوختند .

پیش نماز رو به جمعیت کرد و گفت :

چرا نگاه میکنید ، به عیسی مسیح قسم که با چند رکعت نماز خواندن کسی مسلمان نمیشود ..........




تاریخ: یک شنبه 5 شهريور 1391برچسب:داستان,
ارسال توسط رامین

 

[تصویر:  xgo957z5j3utezbpd9c.jpg]

 

[تصویر:  36cvzssnro2j13fasn6d.jpg] 

[تصویر:  iymka4lo3whg7q0lhfx.jpg]

 

 



ادامه مطلب...
تاریخ: پنج شنبه 2 شهريور 1391برچسب:چینی ها,قهرمانی چینی ها,
ارسال توسط رامین

 




تاریخ: پنج شنبه 2 شهريور 1391برچسب:هری پاتر ایرانی,
ارسال توسط رامین

 




تاریخ: چهار شنبه 1 شهريور 1391برچسب:بازیکنان جدید تیم بارسلونا,
ارسال توسط رامین

 




تاریخ: چهار شنبه 1 شهريور 1391برچسب:پیش به سوی دانشگاه,
ارسال توسط رامین

 

 




تاریخ: چهار شنبه 1 شهريور 1391برچسب:عشق,دوستی,
ارسال توسط رامین

روزی شیطان با کلاه دراز رنگارنگی پیش حضرت موسی رفت. کلاهش را برداشت و سلام کرد.

موسی گفت: تو کیستی؟
گفت: من شیطانم.

موسی گفت: پس شیطان تویی! خدا آواره‌ات کند.
شیطان گفت: من به خاطر مقامی که داری آمده‌ام با تو سلام کنم.

موسی گفت: این کلاه چیست؟
گفت: با این کلاه دل مردم را می‌ربایم!

موسی گفت: بگو ببینم چه گناهی است که اگر مردم مرتکب شوند، بر آنها مسلط می‌شوی؟

گفت: وقتی از خودشان خوششان بیاید و فکر کنند اعمال خوبشان زیاد است و گناهانشان کم!

 

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)
اصول کافی/ ج ص/ ص 429




تاریخ: سه شنبه 31 مرداد 1391برچسب:داستان شیطان,شیطان,داستان کلاه شیطان,
ارسال توسط رامین

زندگینامه دكتر علي شريعتي:

دكتر علي شريعتي در سال 1312 در روستاي مزينان از حوالي شهرستان سبزوار متولد شد.
اجداد او همه از عالمان دين بوده اند…. پدر پدر بزرگ وی، ملاقربانعلي، معروف به آخوند حكيم، مردي فيلسوف و فقيه بود كه در مدارس قديم بخارا و مشهد و سبزوار تحصيل كرده و از شاگردان برگزيده حكيم اسرار حاج ملاهادي سبزوار محسوب مي شد. پدرش استاد محمد تقي شريعتي موسس كانون حقايق اسلامي كه هدف آن «تجديد حيات اسلام و مسلمين» بود و مادرش زهرا اميني زني روستايي متواضع و حساس بود. شريعتي حساسيتهاي لطيف انساني و اقتدار روحي و صلاحيت عقيده اش را از مادرش به وديعه گرفته بود. شريعتي به سال 1319 در سن هفت سالگي در دبستان ابن يمين، ثبت نام مي كند، اما به دليل بحراني شدن اوضاع كشور ـ تبعيد رضا شاه و اشغال كشور توسط متفقين ـ خانواده اش را به ده مي فرستد و پس از برقراري آرامش نسبي در مشهد، شريعتي و خانواده اش به مشهد باز مي گردند .پس از اتمام تحصيلات مقدماتي در 16 سالگي سيكل اول دبيرستان (كلاس نهم نظام قديم) را به پايان رساند و وارد دانشسراي مقدماتي شد. در سال 31، اولين بازداشت شريعتي كه در واقع نخستين رويارويي مستقيم وي با حكومت و طرفداري همه جانبه او از حكومت ملي بود، واقع شد. در همين زمان يعني 1331 وي كه در سال آخر دانشسرا بود به پيشنهاد پدرش شروع به ترجمه كتاب ابوذر (نوشته عبدالحميد جوده السحار) مي كند. در اواسط سال 1331 تحصيلات شريعتي در دانشسرا تمام شد و پس از مدتي شروع به تدريس در مدرسه كاتب پور احمدآباد كرد. و همزمان به فعاليتهاي سياسيش ادامه داد. كتاب «مكتب واسطه



ادامه مطلب...
تاریخ: چهار شنبه 31 خرداد 1391برچسب:زندگینامه دكتر علي شريعتي,
ارسال توسط رامین
آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 4
بازدید هفته : 411
بازدید ماه : 481
بازدید کل : 130451
تعداد مطالب : 120
تعداد نظرات : 29
تعداد آنلاین : 1

تماس با ما